کارمند وفادار

کارمند وفادار

شاید این مقاله ای که در مورد کارمند وفادار برای شما در اینجا می نویسیم شما دوستان نتوانید ارتباط کلی باطراحی سایت و رسیدن به بازاریابی اینترنتی بر قرار نمایید، اما یکی از نکات مهم برای رسیدن به افزایش فروش یک شرکت، داشتن کارمند وفادار می باشد.

کارمند وفادار کیست؟

شما می توانید با داشتن کارمند وفادار به تجارت خود رونق بخشید، اما برای اینکه یک کارمند را به مرحله ی وفاداری به شرکت و کسب و کار برسانیم، راه حل آن چیست؟

برای این کار کافی ست با امکاناتی که در اختیار یک کارمند قرار می دهیم و اینکه او را در سود و زیان شرکت شریک می نماییم، باعث این شویم که یک کارمند به درجه وفاداری به شرکت و کسب کار ما تبدیل شود.

یک کارمند اگر خود را سهیم در سود و زیان کسب و کار ما بداند و نسبت به سودی که از شرکت بدست می آید او نیز بهره ای ببرد، قطعا با انگیزه بهتری برای ما کار می نماید و حتی اگر در زمینه بازاریابی برای ما فعالیتی انجام نمی دهد و پست سازمانی او جدا از مسائل بازاریابی مباشد، برای ما تبدیل به یک بازاریاب فعال شده و در بسیاری از جمع هایی که حضور می یابد به تبلیغ از کسب و کار ما می پردازد.

حتی کارمند وفادار در بسیاری از موارد که صحبت از کسب و کار ما می شود از ضمینه کاری ما و تولیدات و خدمات و محصولات شرکت ما به دفاع می پردازد.

این گفته را با یک مثال از استاد گرامی خود جناب مهندس امیر عباس کرمی بیشتر تشریح می نمایم.

در سفر یکی از دوستان ایشان به کشور آمریکا وقتی دوست ایشان در یک رستوران در هنگام صرف غذا مشغول به خوردن غذا و چک کردن ایمیل خود با لپتاپ شخصی که ساخت شرکت IBM بود، لپتاپ او دچار مشکل می شود؛ یکی از کارمندان شرکت IBM که در آن رستوران مشغول به صرف غذا با این موضوع را تماشا می کند و خود را مستلزم می داند که از محصول کمپانی خود حمایت نماید. کارمند IBM لپتاپ شخصی خود را در اختیار ایشان قرار می دهد و همچنین حل مشکل لپتاپ ایشان را پیگیری می نماید.

شاید برای شما نیز این سوال به وجود آمده باشد که چرا این کارمند نسبت به محصولات کمپانی خود اینگونه واکنش نشان داده است و از آن دفاع نموده است؟!

شاید اگر این مورد در کشور ما اتفاق می افتاد بسیاری از کارمندان شرکت های تجاری در ایران بی تفاوت از این مسئله عبور می کردند و یا حتی با گفتن تاکید به اینکه تمام محصولات این شرکت اینگونه می باشند، اقدام بیشتری در تخریب شرکت خود می کردند.

اما چرا؟!

زیرا کارمندان در کشور ما از سوی کارفرما های خود در سود و زیان شرکت دخیل نیستند و اصطلاحا کار را برای خود نمی دانند. ولی آن کارمند IBM با توجه به اینکه کمپانی IBM به او توجه زیادی نموده است و برای او امکانات و تسهیلات زیادی فراهم نموده است و او را در سود و افزایش فروش شرکت سهیم نموده است، او را تبدیل به یک کارمند وفادارنسبت به کمپانی IBM نموده است که او اینچنین برخورد می نماید.

پس ما اگر قصد این را داریم توسط تک تک اعضاء شرکت خود این شرایط را به وجود آوریم که برای ما بازاریابی انجام شود و همه آنها از شرکت ما دفاع نمایند، می توانیم با سهیم کردن آنها در سود و زیان شرکت و ایجاد تسهیلات و امکانات مناسب، نسبت به این کارها و حمایت ها ترغیب نماییم.

سفارش ما به شما کارفرمایان عزیز این است که اگر قصد دارید کسب و کار پر رونقی را داشته باشید ابتدا به ابزار و افراد خود دقت نمایید و رضایت مندی آنها را جلب نمایید و سپس به سمت جذب و رضایت مندی مشتری و همچنین تبدیل مشتریان خود به مشتری وفادار کسب و کار خود را رونق بخشید. بعد از داشتن این دو مورد شما به راحتی و با کمک تعداد زیادی انسان که نسبت به کار شما وفادار می باشند، می توانید اقدام به بازاریابی نمایید.

پس قبل از شروع هر فعالیت تجاری اهداف خود را در این زمینه ها برنامه ریزی نمایید و نیرو های خود را به درستی و با توجه زیاد جذب نمایید و سپس به سراغ روش های بازاریابی و بازاریابی اینترنتی و تجارت الکترونیک برای رسیدن به افزایش فروش و داشتن یک تجارت پر رونق بپردازید.

یه نظر و یه پست قشنگ توی لینکدین دیدم ، لازم دونستم به ادامه این مقاله م اضافه کنم و این عکس کاملا گویای اهمیت کارمند برای یه تجارت می باشد. بهتره مدیرامون یه ذره عقلشون و راه روش هاشون و آپدیت کنن وگرنه با توجه به بالا رفتن سطح شعور مردم دیگه نمی تونن برای خودشون مدیر بمونن حالا هر چقد هم که سرمایه داشته باشن!!!

یک نظریه سنتی در ایران وجود دارد که حتی توسط برخی تحصیکردگان مدیریت تکرار میشود که اعتقاد دارد که کار وابسته به یک فرد نیست و با جایگزینی فرد کار انجام میشود. این نظریه حاصل فرهنگ استبدادی ما میباشد مدیر مستبد خود را منشاء تمام برکات میداند به دیگران به دیده تحقیر مینگرد. از طرف دیگر کنترل کیفیت کار انجام شده و حتی حساسیت به کیفیت کار انجام شده وجود ندارد یا در درجات پایین اولویت است. مهم این است که کسی اعتراض نکند.

نویسنده مقاله : مصطفی رجبی