مرجع :
بازدید :
4721
سر زد سپیده در خانه ی دل
خورشید طلوع کرد و روشن شد خانه ی دل
انبساط دل یخ بسته چکید
یخ آن باز شد و از خانه دل چند واژه چکید
در حرف اول دلم به یاد روزهای سرد گذشته افتاد
آن سرمای زمستان تنهایی
که دلم در گوشه آن سیاه چال افتاد
حرف دوم در دلم خانه تکید
سال نو شد و سر زد سپیده و نور تازه ایی به این خانه رسید
در آن سیاه چاله ی تاریک گشود
بند آن زنجیری بسته به دیوار، با نور دو چشمش باز نمود
...
سر زد سپیده در خانه دل
سر زد سپیده در خانه ی دل
خورشید طلوع کرد و روشن شد خانه ی دل
انبساط دل یخ بسته چکید
یخ آن باز شد و از خانه دل چند واژه چکید
در حرف اول دلم به یاد روزهای سرد گذشته افتاد
آن سرمای زمستان تنهایی
که دلم در گوشه آن سیاه چال افتاد
حرف دوم در دلم خانه تکید
سال نو شد و سر زد سپیده و نور تازه ایی به این خانه رسید
در آن سیاه چاله ی تاریک گشود
بند آن زنجیری بسته به دیوار، با نور دو چشمش باز نمود
و به او حسی داد، که در این شب هنگام
در درونش باز شعری بگوید
واژه واژه حرف هایش را با امید سپیده دم فردا
در دو خط بر روی این دفتر بیارد
و در حرف سوم با امید به فردا ها
در جاده زندگی سفری تازه آغاز کند
و در آزادیش شعر هایی عاشقانه نویسد
EMRA
دیگر مطالب
آسون به تو دلدام و دلباخته و بی دل شدم
آهسته بودم در خودم ،
با دیدنت پر شوق و شور و شر شدم
زلف پریشون گونه و چشم پر از برق و بلا
من چه کنم از دست تو ،
&nb ...
سر زد سپیده در خانه ی دل
خورشید طلوع کرد و روشن شد خانه ی دل
انبساط دل یخ بسته چکید
یخ آن باز شد و از خانه دل چند واژه چکید
در حرف اول دلم به یاد روزهای سرد گذشته افتاد
آن سرمای زمستان تنهایی
...
خانه ی قلبم خاک گرفته است به خدا زشت نیست فقط کمی خاکی ستچند ماهی ست که منزل قلبم خالی ستآنکس که صاحبش بود از آنجا اسباب کشید و با غبارش خاکی رها کرد آنرا؛چند روزی ست اما حالم دیدنی ستآب و ج ...
نیمه شب بد یومنیست و منمثه سگان ولگرد پرسه میزنم همچو آوارگان در خاطراتامروز سه شنبه ست و بیشترین خاطرات ما از سه شنبه هاست!لعنت خدا به این سه شنبه ها!!!یادم می آید آخرین سه شنبه ی ماشب چهارشنبه سوری ...