مساله جنگ اقتصادها موضوعی است که در دهه های اخیر با بالا گرفتن رقابت اقتصادی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است، مفهومی که در عرصه اقتصاد جهانی به شکلهای گوناگون نمایان است . وقتی یک ابرقدرت اقتصادی با کاهش خودخواسته و مصنوعی نرخ ارز خود در برابر یک ارز دیگر سعی میکند تراز تجاری خود را به سمت صادرات بیشتر سوق دهد در واقع واردات اقتصاد های دیگری را افزایش و در نتیجه درامد ملی آنها را کاهش و ...
جنگ جهانی سوم، جنگ اقتصادها
مساله جنگ اقتصادها موضوعی است که در دهه های اخیر با بالا گرفتن رقابت اقتصادی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است، مفهومی که در عرصه اقتصاد جهانی به شکلهای گوناگون نمایان است . وقتی یک ابرقدرت اقتصادی با کاهش خودخواسته و مصنوعی نرخ ارز خود در برابر یک ارز دیگر سعی میکند تراز تجاری خود را به سمت صادرات بیشتر سوق دهد در واقع واردات اقتصاد های دیگری را افزایش و در نتیجه درامد ملی آنها را کاهش و به نرخ رشد اقتصادی آنها ضربه وارد نموده است. این موضوعی است که برخی از آن تحت عنوان جنگ ارزی یاد میکنند . انواع بسیار متنوعی از این رویارویی های بین اقتصادها در جهان امروز وجود دارد که در آن یک اقتصاد عملیاتی انجام میدهند که در واقع به ضرر اقتصاد یا اقتصاد های دیگری است. از جنگ ارزها گرفته تا جنگ تعرفه های گمرکی و از جنگ بر سر تصاحب تکنولوژی های نوظهور به عنوان منبع اصلی تولید ثروت عصر حاضر تا اتحادیه ها و همکاریهای اقتصادی بین المللی، همه و همه نشانگر این است که رقابت اقتصادی در جهان تا حدی افزایش یافته که دیگر به صورت نوعی جنگ اقتصادی درآمده است . جنگ تمام عیاری که در آن اقتصاد های مختلف دنیا، برای حد اکثر کردن منافع و سلطه بر سایر اقتصادها تلاش می کنند. بر خلاف جنگ های سابق جهان که در آن سعی بر تخریب سازه های فیزیکی و ابنیه و زیر ساختهای طرف مقابل بود، در این جنگ هدف تخریب ساختار اقتصادی طرفهای دیگر و ضربه زدن به توان اقتصادی آنها برای حد اکثر کردن منافع بوده و هر طرف، به جای فتح سرزمین ها به فتح بازارها و منافع و مزیتهای اقتصادی دیگران می اندیشد. این شرایط تا حدی فراگیر شده که حتی مقاصد سیاسی نیز در قالب حملات اقتصادی برنامه ریزی و اجرا می شود که از آن جمله میتوان به اعمال تحریم های مختلف، علیه اقتصاد های هدف حمله، اشاره نمود. جالب اینجاست که اگر کشوری قصد توسعه اقتصادی داشته باشد – مثل کشورهای در حال توسعه - باید توسعه و رشد اقتصادی خود را در میانه همین میدان درگیری پیچیده جستجو نماید.
در چنین شرایط دشواری که بر اقتصاد جهان حاکم است آنچه از اهمیت بسزایی برخوردار است مقاوم سازی ساختار اقتصاد ملی و آماده سازی آن برای حضور در این میدان سخت است به طوریکه ساختار اقتصادی بتواند اولا سطح بالایی از مقاومت را در برابر هجمه ها و ضربات از خود نشان داده و از داراییها، سرمایه ها، دستاوردها،بازارهای خارجی و نرخ رشد اقتصادی خود، تا حد ممکن حفاظت کند و در کنار این حفاظت منافع خود را نیز در گود رقابت جهانی حداکثر نماید. در واقع شرط موفقیت و توسعه یک اقتصاد، در این رقابت جهانی بزرگ، داشتن ساختاری مقاوم است که بتواند در طوفان رقابت جهانی تا رسیدن به منافع و سهم آرمانی خود از اقتصاد جهانی دوام آورده و نیز بتواند سهم به دست آمده از تجارت جهانی را حفظ نموده و افزایش دهد.
از این منظر می توان سیاستهای اقتصاد مقاومتی را حیاتی ترین راهبرد برای ایجاد یک ساختار مقاوم و متناسب با شرایط پیچیده موجود در اقتصاد جهان دانست، که با تاکیدبر برونگرایی در کنار درونزایی و تقویت عوامل داخلی و نیز پیشتازی اقتصاد دانش بنیان که منابع ثروت را در آینده به سوی کشور سرازیر خواهد نمود،قادر است قابلیت رقابت، کسب منافع و نهایتا توسعه اقتصادی را برای اقتصاد ملی فراهم آورده و با فعالسازی تمام ظرفیت های موجود در اقتصاد ملی و جهتدهی صحیح آن یک توسعه همه جانبه و پایدار را در اقتصاد ملی به وجود آورد.